غلط انداز كارش همين چيزاست ديگه. امروز مي خوام به اين موضوع گير بدم ولي تو اين موضوع گير نكنم. ميكين سخته! آره سخته ولي غلط اندازي مقامش كه بيخود نيت كه!! خدا اونو آفريده كه همين كاراي سختو انجام بده.
اين قضيه خبرنگاران كه خيلي با حال شده و عالم و آدم فهميدند كه خانه مطبوعات استان دست گدايي به سوي اين و اون دراز مي كنه و پول و پله اي جمع مي كنه كه مثلاً شكم اين خبرنگاراني رو سير بكنه كه گوششون بايد به گويندگان باشه و دستشون به قلم براي نت برداري و چشمشون هم به دست برگزار كنندگان كه امسال چي ميدن.
پارسال كه امامزاده مي گن يك كمي گند زده بود و بعضي مي گن اگه بگيم يه كمي بهش ظلم كرديم و آقا هادي هم ناراحت مي شن. حبف نيستش آقا هادي رو اينجور ناراحت بكنين. حالا اين اصولگرا هم به خاطر گل روي رئيس كتاب خونه كه مطالب غلط انداز در اين زمينه رو يا پخشش نكرده و يا دلبخواه كمي تا قسمتي رو حذف و سانسور كرده و قابل پخشش ساخته به نوعي هم به نعل مي زنه و هم به ميخ. يعني از يك طرف خاطر آقا هادي رو در اصولگرا خيلي مي خوان چون هر چي باشه از فاميل ماميل هاي زارعي ها محسوب مي شه و ماشاء الله هر كدومشون هم يلي هستند و آقازاده اي كه دست همه آقازاده ها رو در آقايي از پشت بسته اند. رانت مانت هم اصلاً‌و ابدا تو كارشون نيستش ولي هر چه غلط مي اندازيم كه بفهميم رابطه امامزاده كه حتماً معصوم زاده هم هستش و شايد خود ايشان تالي تلو امام هم باشند و معلوم نيست شايد كاشف به عمل آيد كه در اثر ارشادات فراواني كه فرمودند به مقاماتي دست پيدا كنند كه نگو و نپرس و همه ما انگشت به دهان بمانيم انشاء الله چشم حسود و بخيل چهارتا بشه و مثل كلدون شيشه اي و كريستاله خونه ما بدون هيچ دليل و بهانه اي به طور ناگهاني بتركه.
حاج خانم خبرنگاري كه از مواهب خانه مطبوعات پارسال خيري نديده بودند حالا گفتند شايد با تعاريف ويژه ميژه و فحش دادن به اونايي كه نياز دارن و بي نياز معرفي كردن نياز كه هر وقت اراده بكند سيل خبرنگاران به خاطر نثار هديه هاي فراوان درگاهش رو مي كنند. ميگين نه از تجربيات اين سركار خانم با وقار و متين و با شخصيت كه فقط كمي موهاشو بالاتر داده تا پيشونيهاش هوا بخوره و مردم نگن كچله!!! (اي غلط انداز بي ادب بالاخره نتونستي طاقت بياري و شتر ديدي نديدي بكني معلومه كه از امل ها هستي و از اونايي كه هرگز رنگ و روي پيشرفت رو نخواهند ديد و از تمدن كلي عقب هستند هستي)، استفاده ها ببريد و موفق به دريافت هداياي متين كه قابل شما رو داشته باشد بشويد. گدابازي ها كار آدم هاي حسودي است كه سالها سكان ارشاد اين استان را به دست گرفتند و خودشون رو هم نتونستند ارشاد بكنند. با ادا در آوردن كه شكم كسي سير نمي شود. زن و بچه نون مي خواند و بايد به در و ديفار زد تا نوني شود كسب و به همراه اون چسب عليا مخدره ها رو از زندگي ناراضي راضي كرد.
آقاجون مگه كار نداري همينجور يك ريز مي نويسي فكر مي كني كسي حوصله خوندن اين مطلبتو داره و يا لذت مي بره كه همش مي خواهي بنويسي. نه جانم مردم بيگار كه نيستن اينا رو بخونن. شما الكي آمار بيكارا رو زياد مي نويسين كه چي بشه؟ كه مثلاً دولت كريمه و فهيمه و نفيسه و رحيمه و صميمه و سليمه و شفيعه و نجيبه و نصيبه رو زير سوالاتي ببري كه خودت هم راضي نيستي زير اونا يك شب را به صبح برساني!!! عجب نامرد روزگاري است اين زمانه كه حالا غلط انداز هم شده براي ما آدم كه تعيين تكليف كنه و بگه ارشاد رو كه گند زده بودي حالا بالا غيرتاً كتابخانه ها رو از رونق نيانداز و هي كولرهاشو به بهانه قطع برق خاموش نكن بابا از گرما مرديم ديگه. حالا ما چيكار داريم كه تو داري به اين اصولگرايان معزز خط غلط مي ديد و تازه داري مي شي همكار خودمون كه كارمون اساساً غلط اندازي و خط غلط دادن است و تندي كردن و تندروي كردن و كافر و منافق و ضد ولايت فقيه خواندن همه و آقازادگي كردن و آقازاده خوندن اين و اون و دست آخر اينكه همه بدند و اخ و اوخند الا اونايي كه با ما پياله اي بزنند و به حرف ما عمل كنند و نه بر ما باشند كه در بر ما باشن د و اين منطقي است كه غلط انداز سال ها با خواندن نيهيليسم و اومانيسم و ماترياليسم و انديويدآليسم و سو سياليسم و دكارتيسم و كاموئيسم و كاپياليسم و ليبراليسم و اگزيستانسياليسم و ماركسيسم هاي رنگا وا رنگ و پلوراليسم و راسيسم و نازيسم و سكولاريسم و پكولاريسم و تروتسكيسم و استالينيسم و لنينيسم و مائوئيسم و خروشجفيسم و كارپوفيسم و برژنفيسم عاقبت ره به جايي نبرد و همان غلط انداز سابق كه بود هست و خواهد بود و عاقبت به حافظ پناهنده شد كه گفت:
واعظان كاين جلوه در محراب و منبر مي كنند/چون به خلوت مي رسند آن كار ديگر مي كنند
مشكلي دارم ز دانشمند مجلس باز پرس/ توبه فرمايان چرا خود توبه كمتر ي كنند
گوئيا باور نمي دارند روز داوري/ كاين همه قلب و دغل در كار داور مي كنند
عزت زياد و لطف مزيد ولي اين نكته مدام در گوش كه هيچ انساني بي نياز نيست و نياز هم نيازي دارد و عاقبت اين چهار زاويه مربع توسط جهار خط كه ضلعش مي نامند به هم خواهند رسيد. بگم اين زاويه ها كي ها هستن؟ آقا نياز خودمن، آقا كريمي كه تند رو هاي خيلي داغ رو در مجلس داغ مي كنن، آقا مجتبي كه خيلي دوست داشتني هستش ولي آقا محسن كه هر دو از زارعي ها هستند با يك كيلو عسل هم نميشه خوردشان آخرش با چسب بين احمدي نژاد، جاسبي به همديگر خواهند رسيد و سر محسن رضايي رو بي كلاه مي ذارن. هاهاهاهاها
